موضوعات وبسایت : متن آهنگ
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

اشعار شاهین نجفی

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 03 اسفند 1400 ساعت 08:28

جهت درج تبلیغات با قیمت مناسب در این سایت میتوانید به آی دی تلگرام زیر پیام دهید

@AlirezaSepand



در این پست یک مطلب با عنوان اشعار شاهین نجفی را مطالعه خواهید کرد.

تکست اشعار ، گفتار،مصاحبه های شاهین نجفی

سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

» اشعار آلبوم هیچ هیچ هیچ «

» رانندگی در مستی «

با صدای: شاهین نجفی >> ترانه سرا: یغما گلرویی *************

من یه گلایلم که تو این سرزمین شوم،

راهم به قبر و سنگِ گرانیت می رسه!

هر روز به قتل می رسم و شعر من فقط،

به انتشاره شعله ی کبریت می رسه!

دردم هزار ساله مثِ درده حافظه،

درمونشم همونیه که کشفِ رازیه!

نسلی که سرسپرده ی عصر حجر شده،

به ساقیای ارمنیه پیر راضیه!

وقتی که زندگی یه تئاتره مزخرفه،

تنها به جرعه های فراموشی دلخوشم!

راسکول نیکف یه پیره زنو شقه کرد و من،

با اون تبر فرشته ی الهامو می کُشم...

هی مست می کنم مثِ یه بطری شراب،

که وقتی پاش بیفته یه کوکتل مولوتوفه!

یه مجرمه فراری شدم که تو زندگیش،

درگیر یه گریزه بدونِ توقفه!

فرقی نداره جاده ی چالوس و راهِ قم،

من مستی ام که خوش داره رانندگی کنه!

یه ماهی که تو آکواریوم زار می زنه،

تا توی اشک های خودش زندگی کنه...

باید تلوتلو بخوری این زمونه رو،

وقتی که مست نیستی به بن بست می رسی!

تو مستی آدما دوباره مهربون می شن،

حتا برادرای توی ایست بازرسی!

می خندن و به دستِ تو دستبند می زنن،

راهو برای بردن تو باز می کنن!

تو دام مورچه ها به سلیمان بدل می شی،

قالیچه ها بدون تو پرواز می کنن!

بعدش یه خواب زیر پتوی پر از شپش،

رو نیمکتِ پلاستیکیه یه کلانتری...

اما چه فایده وقتی که فردا با یه لگد،

تو دنیای جهنمیت از خواب می پری!

این بار چندمه که به یه جرم مشترک،

هشتاد تا ضربه پشتتو هاشور می زنه؟

برگرد خونه حتا اگه با خبر باشی،

تنها دل خودت واسه تو شور می زنه...

تو یه گلایلی و تو این سرزمین شوم،

راهت به قبر و سنگِ گرانیت می رسه!

هر روز به قتل می رسی و شعر تو فقط،

به انتشاره شعله ی کبریت می رسه!

من یه گلایلم که تو این سرزمین شوم،

راهم به قبر و سنگِ گرانیت می رسه!

هر روز به قتل می رسم و شعر من فقط،

به انتشاره شعله ی کبریت می رسه!

دردم هزار ساله مثِ درده حافظه،

درمونشم همونیه که کشفِ رازیه!

نسلی که سرسپرده ی عصر حجر شده،

به ساقیای ارمنیه پیر راضیه!

وقتی که زندگی یه تئاتره مزخرفه،

تنها به جرعه های فراموشی دلخوشم!

راسکول نیکف یه پیره زنو شقه کرد و من،

با اون تبر فرشته ی الهامو می کُشم...

هی مست می کنم مثِ یه بطری شراب،

که وقتی پاش بیفته یه کوکتل مولوتوفه!

یه مجرمه فراری شدم که تو زندگیش،

درگیر یه گریزه بدونِ توقفه!

فرقی نداره جاده ی چالوس و راهِ قم،

من مستی ام که خوش داره رانندگی کنه!

یه ماهی که تو آکواریوم زار می زنه،

تا توی اشک های خودش زندگی کنه...

باید تلوتلو بخوری این زمونه رو،

وقتی که مست نیستی به بن بست می رسی!

تو مستی آدما دوباره مهربون می شن،

حتا برادرای توی ایست بازرسی!

می خندن و به دستِ تو دستبند می زنن،

راهو برای بردن تو باز می کنن!

تو دام مورچه ها به سلیمان بدل می شی،

قالیچه ها بدون تو پرواز می کنن!

این بار چندمه که به یه جرم مشترک،

هشتاد تا ضربه پشتتو هاشور می زنه؟

برگرد خونه حتا اگه با خبر باشی،

تنها دل خودت واسه تو شور می زنه...

تو یه گلایلی و تو این سرزمین شوم،

راهت به قبر و سنگِ گرانیت می رسه!

هر روز به قتل می رسی و شعر تو فقط،

به انتشاره شعله ی کبریت می رسه!

هی مست می کنی مثِ یه بطری شراب،

که وقتی پاش بیفته یه کوکتل مولوتوفه!

یه مجرمه فراری شدی که تو زندگیش،

درگیر یه گریزه بدونِ توقفه!

نگفتمت نرو

شعراز: شاهین نجفی

بگوش و پرده پاره شاعری که کم نشست و ایستاده با دهان باز و نعره در فشنگ شعر عاصی و تصور ترانه لای پای خایه جای

پوتین و سیل سیلی روی ریش و ریشه های جوانه های خون روی لب خراش زیر چام

نگفتمت نرو گلایول این زمین به قدر یک کفن کفاف ریشه نمیدهد ؟

نگفتمت که جز بوی چرک چاک سینه های خالی از قلب در فضا نمیدمد ؟

نگفتمت که این جماعت جریده با خط و رد وحشی نگاهت غریبه اند ؟

نگفتمت که جای بوسه آلتی کریه بر دهان سرخ آتشت مینهند ؟

نگفتمت نرو نرو

نگفتمت نرو نرو

نگفتمت نگفتمت

نگفتمت نرو نرو نگفتمت نرو نرو

نگفتمت نگفتمت نرو نرو ؟ ...

نگفتمت هر آنچه گفتیم و نوشته ابم کشک بود ؟

نگفتمت نرو که رفتنت نتیجتن اشک بود ؟

نگفتمت تو هم به گور جد خلق گشنه بخند ؟

نگفتمت که حال کن طبیعتن میان این همه جسد بگند ؟

که خر شو

که کر شو

که کور شو

دهان را ببند

دهان را ببند

دهان را ببند

این چنین هوا پس است و هرکه سوی خویش داره

دم نزن سکوت کن که گفتن تو نیش داره

این چنین هوا پس است و هرکه سوی خویش داره

دم نزن سکوت کن که گفتن تو نیش داره

نگفتمت بشین کنار من کنار گود ؟

بوس هست بوس هست

شب زفاف جمعی و وحوش سیاسی و

جاسوس اَن اَن تولک تولک

مبارز مدافع حقوق حشر هست فقط اعتماد کن بمان ؟

نگفتمت نرو بمان کنار هم بشین به حال هم بغض میکنیم ؟

نگفتمت چگونه در میانه ول معطلیم ؟

ببین چگونه در زیر آب زار میزنیم ؟

نگفتمت هر آنچه گفتیم و نوشته ایم کشک بود ؟

نگفتمت نرو که رفتنت نتیجتن اشک بود ؟

نگفتمت تو هم به گور جد خلق گشنه بخند ؟

نگفتمت که حال کن طبیعتن میان این همه جسد بگند ؟

ولی تو خر نمیشوی

ولی تو کر نمیشوی

تو نبض و حلق خلق هر ترانه ای

که بر باد ،بر دار میشود

» سگ هار «

با صدای: شاهین نجفی >> ترانه سرا: یغما گلرویی *************

حال و روزم مثِ سگِ هاره، که فقط پارس هاشو می شماره

زخم دستاشو گاز می گیره، جیغ ترمز رو آرزو داره

شکل پرسه رو فرشی از پوکه، توی یه سرزمین متروکه

مشت می شم روی کلاویه ی، این پیانو که دیگه ناکوکه

گریه تو وزن مفتعل فعلن، واژه با طعم شاش توی دهن

فکر تو چارچوبِ چَک خوردن، شعر تو وزن مطلقن قدغن

قدغن مثل شَک تو سوریه، مثل یه تانگو توی قونیه

خشک می شم ولی نمی میرم، مثل دریاچه ی ارومیه

مثل حرفی که صد دفعه خط خورد، مثل برگی که سبز موند و مُرد

دل خنک می کنم تو میدون با فحش دادن به عکس رو بیلبورد

غرق می شم تو برکه ی الکل، توی میکس سن ایچ با اتانل

روی فرش سرنگ می رقصم، با جوونای مُرده زیرِ پُل

حال و روزم مثِ سگِ هاره، که فقط پارس هاشو می شماره

زخم دستاشو گاز می گیره، جیغ ترمز رو آرزو داره

من یه مَردم تو گوشه ی تابلو، با دوتا چشم باز مونده به تو

که داری ضجه می زنی دائم نعشٍ معصومِ آرزوهاتو

حال و روزم مثِ همون مَرده، که زمین خورده روی اون پرده

با یه شمشیرِ مُرده تو دستش، می گه از راه برنمی گرده

دموئه هر صدای استریو، توی ماشین و توی استودیو

اون کسی که زبونمو می خواست، کفِ دستم گذاشته گوش منو

پیکاسو پشتِ بومِ این چشماس، دنیا پیش نگام گوئرنیکاس

ائتلافِ جنون و رنجیره، انعکاسِ کوبیسم تیر خلاص

» فیسپوک «

شعر و صدای: شاهین نجفی

*************

دنیا خلاصه شده امروز توی لپ تاپم شب تو فیسپوک بیدار و روز می خوابم

مث دیوونه ها چک می کنم همش ایمیلامو تو گویا به بالاترین شکل میریزه آبم

از چشمی که بدار می کشه عکسارو تو نت بعد به خودم حتی به فرهاد هم می خندم

حدس می زنم هفته ی دیگه کیرو می گیرن زنم خواب من محکم در دستشویی رو می بندم

وقتشه بلند شم بنویسم می خوایم گیجم و بدجوری انگار بی تابم

دیگه خودمم دلیل اشکامو نمی فهمم مث کرمی که تو پیله به خودم می تابم

یک جلوم ردیف می کنه جسد بیانیه هارو یه بار امضا می کنم و صدبار امضا می کنه مارو

همه یه رنگن و یه شکلن موج موج موج بببین چطوری ترانه قی می شه از گلوی این یارو

شعر ته می کشه خشک میشه گیتارم میگن بنویسم نیشون بدم یه چیزی هس بارم

کم می شم گم میشم تویه عقده ی جنسی یک زن یه دادگاه برای من به جرم اینکه بیدارم

وقتشه بلند شم بنویسم می خوایم گیجم و بدجوری انگار بی تابم

دیگه خودمم دلیل اشکامو نمی فهمم مث کرمی که تو پیله به خودم می تابم

بکنیم

شعر:فاطمه اختصاری

آهنگ:شاهین نجفی

تنظیم کننده:بابک خزایی

پالام پولوم پلیچ...باز دست تو رو شد که گرگ هستی و باید فرار را بکنیم

به جای دورتری از حیاط،از خانه کنار جاده ی فرعی قرار را بکنیم

بدون هرچه اضافی ست، پیش هر اتوبوس بایستیم و با هم سوار را بکنیم

درون صندلی سفت، پشت شیشه ی مات دچار دلهره ها انتظار را بکنیم

به ناکجا برسیم از کجا ادامه دهیم در ایستگاه سر شب قطار را بکنیم

دوتا بدون بلیط و بدون مقصد ،که میان هدفون قرضی نوار را بکنیم

دوباره شهر پر از رفت و آمد و آدم کنار مترو تصویر غار را بکنیم

پیاده از اتوبان شلوغ رد بشویم جلوی خط چین ها ،اختیار را بکنیم

درون ساندویچی پشت میز خورده شویم و بعد یکجا شام و ناهار را بکنیم

شب است هر 2 به 1 خواب خوب محتاجیم که زیر پل بغل هم فشار را بکنیم

که بی خیال تمام اضافه ها، تن ها مدام زندگی خنده دار را بکنیم

یواش می زنی از پشت سر به من دستی که گرگ هستی و باید چه کار را بکنیم

» ناگهان «

با صدای: شاهین نجفی

ترانه ای از :دکتر سید مهدی موسوی

*************

ناگهان زنگ می زند تلفن، ناگهان وقت رفتنت باشد...

مرد هم گریه می کند وقتی سر من روی دامنت باشد

بکشی دست روی تنهاییش، بکشد دست از تو و دنیات

واقعاً عاشق خودش باشی، واقعاً عاشق تنت باشد

روبرویت گلوله و باتوم، پشت سر خنجر رفیقانت

توی دنیای دوست داشتنی!! بهترین دوست دشمنت باشد

"دل به آبی آسمان بدهی، به همه عشق را نشان بدهی بعد، در راه دوست جان بدهی... دوستت عاشق زنت باشد!"

چمدانی نشسته بر دوشت، زخم هایی به قلب مغلوبت پرتگاهی به نام آزادی مقصد راه آهنت باشد

عشق، مکثی ست قبل بیداری... انتخابی میان جبر و جبر جام سم توی دست لرزانت، تیغ هم روی گردنت باشد

فندکی درمی آوری شاید هجده تیر بی سرانجامی توی سیگار بهمن ات باشد ،» آزادی « و » انقلاب « خسته از

"دل به آبی آسمان بدهی، به همه عشق را نشان بدهی بعد، در راه دوست جان بدهی... دوستت

نینوش

شعر از :شاهین نجفی

منو بحال خودم بذار، این مَردُ

منو تمام پلشتیِ این دردُ

که قدِ تمام کرم های عالم دوستت دارم

که قدِ تمامیه دوش ها میبارم

که درد میکشم قدِ پریود های هفت روزت

که سر درد میکنم به سردرد های مرموزت

که با صدای تو : قطع کنم ؟ نه بمان هنوز

که دوستم داری کمی بیشتر از دیروز

که لای سینه های تو بی هوا گریه شوم

که مست توی کوچه های غمت بدوم

ببین این تخت خوابِ شکسته دائم استرس داره

ببین این چراغ خواب سوخته هم هنوز بیداره

ببین بنان چطور با صدای من بغض کرده

که اشک های سرشب تازه اول کاره

به مادرت بگو نفَست چقدر غمگین است

که حبسیده در خود و رمز جان کندنش این است

که روبروی آب نشسته سراب می بیند

فقط شکنجه شکنجه عذاب می بیند

که لای سینه های تو بی هوا گریه شود

که مست توی کوچه های غمت بدود

همیشه به اندازه ی یک یتیم خواب میدیدی

تو از نبود و من از بودِ پدر ترسیدی

میان داشته ها هردو بی پدر بودیم

میان سکته و سرطان هردو دربدر بودیم

به جان تو بانو

نخورده مست بیهوشم

تو فرض کن

این درد تکیلاست که مینوشم

تو فرض کن این آخرین بیت شعر من باشد

که زجه میزنموُ مینویسم..مینو..مینوشم

که ضجه میزنموُ مینویسم

درد شخصی

ترانه:افشین مقدم - ملودی: شاهین نجفی- تنظیم کننده:بابک خزایی

با تمام وجود غمگینم مثل وقتی که زن نمی سازه

مثل وقتی که دوست می میره مثل وقتی که تیم می بازه

با تمام وجود غمگینم مثل اوقات تلخ تنهایی

فکر کردن به سکس با رویا شرم احساس زود ارضایی

با تمام وجود غمگینم لول تریاک زیر این تخته

دست و پاهامو با طناب نبند ترک اعتیاد واقعا سخته

با تمام وجود غمگینم مرگ، جزئی از آرزوم شده

بهتره، شعرمو شروع کنم بازسیگار من تموم شده

با تمام وجود غمگینم شادی ام مال سالها قبله

چشم باز ایستاده می خوابم مثل اسبی که توی اسطبله

با تمام وجود غمگینم کشورم نفت به جهان می ده

شهرونداش مثل سربازن همه چی بوی پادگان می ده

با تمام وجود غمگینم تشنه ام، مثل فیل بی خرطوم

رو سرابم دقیق شه چشمام، عاج من خرد می شه با باتوم

با تمام وجود غمگینم حق آزادیم انتزاعی شد

وای هفتاد میلیون مثه من... درد شخصیم اجتماعی شد

» ممیز صفر «

شعر:.....

آهنگساز و خواننده:شاهین نجفی

تنظیم کننده :مجید کاظمی

✴✴✴✴✴✴✴✴✴

پای یک کامپیوتر گیجم، سر من درد می کند به جنون کارگرهای شهرداری را می بَرَد سمت روستا کامیون

خواهرم شعر می شود از لب، بغل دوست دخترش هر شب من به خود فکر می کنم اغلب توی حمّام گریه با صابون!

دست تو: چوب و کُلت و چوبه ی دار ]البته شورت خانمت به کنار![ که مساوی تر از منی انگار! پیش چشمان بسته ی قانون

خسته از مغز خالی و پُرها، مشت می کوبمت به آجرها پیک خالی! بگو به دکترها: زخم ما رشد می کند به درون

سور بالا و جشن پایین ها، در عزا و عروسی اینها بوق گوساله ها و ماشین ها... سر چی بود؟ چند قطره ی خون!

بچّه ماهی خیال دریا داشت، گاو هم دوستان خود را داشت آنچه اندازه ی خودم جا داشت پشت من بود و خانه ی حلزون

دست بردن به متن قرآن ها، خبر خودکشی میدان ها پخش ساندیس در خیابان ها، بازی موز بود با میمون ها

کشف یک جور راحت از سختی بحث در معضلات خوشبختی، سریال جدید تلویزیون ،» تختی « حذف مو و تن زن

دیر کردیم و باز هم زود است... عشق، یک کافه غرق در دود است فصل آغاز قصّه این بوده ست: شرح کاندوم خریدن مجنون!!

راهسازی برای ویرانه، جنگ یک مشت مست و دیوانه خنده ی گرگ های در خانه، اشک تمساح های در بیرون

نه دلت می برد مرا نه صدات، خسته ام - آه!- از تمام جهات دلخوشم به کدام راه نجات؟ من زیر کتاب ها مدفون

رنج می بردم، بغض خود را به زور می خوردم داشتم ذرّه ذرّه می مردم پشت این عکس های گوناگون » هیچ « هرچه از

هرچه در شهر اتفاق افتاد، رفت دنیا به باد یا با باد! باز در تو ادامه خواهم داد... از تو ای شعر! واقعا ممنون!!

بعد از تو

شعر:سید مهدی موسوی

آهنگ:شاهین نجفی

تنظیم کننده:بابک خزایی

خاموش کردم توی لیوانت خدایم را شب ها بغل کردم به تو همجنس هایم را

رنگین کمان کوچکی بر روی انگشتم در اوّلین بوسه، خودم را و تو را کشتم

هی گریه می کردم به آن مردی که زن بودم شب ها دراکولای غمگینی که من بودم!

و عشق، یک بیماری بدخیم روحی بود تنهایی ام محکوم به س-کس گروهی بود

سیگار با مشروب با طعم هماغوشی یعنی فراموشی... فراموشی... فراموشی...

بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم!

بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم با هر که می شد هر چه می شد امتحان کردم!

تنهایی در جمع، در تن های تنهایی با گریه و صابون و خون و تو، خودارضایی

دلخسته از گنجشک ها و حوض نقاشی رنگ سفیدت را به روی بوم می پاشی!

لیوان بعدی: قرص های حل شده در سم باور بکن از هیچ چی دیگر نمی ترسم

پشت سیاهی های دنیامان سیاهی بود معشوقه ام بودی و هستی و... نخواهی بود

بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم!

بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم با هر که می شد هر چه می شد امتحان کردم!


برچسب ها : اشعار شاهین نجفی


سایر منابع و مطالب مرتبط با اشعار شاهین نجفی [ برای قرار گرفتن در این لیست از صفحه تماس با ما اقدام کنید ]
ashrarzadegan.blogfa.com .
تکست البوم هیچ هیچ هیچ - اشرار زادگان - blogfa

تکست اشعار ، گفتار،مصاحبه های شاهین نجفی » اشعار آلبوم هیچ هیچ هیچ « » رانندگی در مستی « با صدای: شاهین نجفی >> ترانه سرا: یغما گلرویی ************* من یه. ادامه...


www.instagram.com .
اشعار شاهین نجفی (@shahinnajafipomes) • Instagram photos ...

9916 Followers, 9 Following, 31 Posts - See Instagram photos and videos from اشعار شاهین نجفی (@shahinnajafipomes) ادامه...


www.facebook.com .
ما با اشعار شاهین نجفی زندگی میکنیم - Home | Facebook

ما با اشعار شاهین نجفی زندگی میکنیم‎. 3.6K likes. ‎رمز ماست ایستاده مردن شریــــــــــــــــــــــــــــم بی امــــــان‎ ادامه...


www.shahin00.loxblog.com .
متن اهنگ های شاهین نجفی

بکشم وسط مث تو بازم پای خدا رو به گوه میکشی تو شعر و کلمه ها رو. تو کوتاهی با قد خودت می سنجی آدما رو با خط کش شکستت می گیری فاصله ها رو. که از چاله به چاه ... ادامه...


www.bbc.com .
جمع آوری کتاب شعر به دلیل استفاده شاهین نجفی از اشعار شاعر ...

May 7, 2015 — اشاره او به آهنگ‌های پیشین شاهین نجفی است که در برخی از آنها از اشعار فاطمه اختصاری استفاده کرده است. با این حال، علیرضا اسدی، مدیر نشر نیماژ که ... ادامه...


sokotiranian.wordpress.com .
متن ترانه های شاهین نجفی | سکوت ایرانیان

رانندگی در مستی(شاهین نجفی). من یه گلایولم که تو این سرزمین شوم. راهم به قبرو سنگ گرانیت میرسه. هر روز به قتل میرسمو شعر من فقط،. به انتشار شعله کبریت ... ادامه...


shahrgon.com .
تاملی دوستانه بر پیشانه‌های دفتر ازازیل شاهین نجفی | شهرگان ...

May 27, 2018 — کتاب ازازیل مجموعه‌ای از شعرهای شاهین نجفی به دو زبان فارسی و فرانسه ... از این روست که من شعر شاهین نجفی را به راحتی می‌توانم شعر نفس خطاب ... ادامه...


shohadayeiran.com .
جولان شاعر شعرهای "شاهین نجفی"! + تصاویر - شهدای ایران

Jun 9, 2015 — گلرویی که شاعری را از افرادی همچون احمد شاملو و علی باباچاهی یاد گرفته بود در طی این سال‌ها با بسیاری دیگر از خوانندگان ایرانی فراری از کشور در ... ادامه...


fa.wikiquote.org .
شاهین نجفی - ویکی‌گفتاورد

شاهین نجفی (زاده ۱۹ شهریور ۱۳۵۹ در بندر انزلی) خوانندهٔ ایرانی مقیم آلمان است. وی فعالیت در موسیقی را از سال ۱۳۷۹ در سبک‌های پاپ رپ و راک آغاز نمود. شاهین نجفی ... ادامه...



ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر