هی مرد آرزوی من اینه که بعد
از مرگم اون موقع منو بشناسی اون موقع
نگاه می کنم به روزی که من مردم جداییم از دنیا یه دوریِ سرد و تلخ
جدایی از مامان جدایی از زنم جدایی از برادرام دوستام و وطنم جدایی از کلی آدم خوب تو دنیا
جدایی از خواب خوب روح تو رویا جدایییم از شما
جدایی از اونایی که هیچ وقت ندیدمشون اما بودن با رضا
جدایی از مسیر رفتنم به خونم جدایی از ورق های دفترم که دورن
جدایی از تمام شوق و ذوق بچگیم جدایی از کلی کار و کنترل خستگیم
جدایی از لحظه ی آروم تو بارون جدایی از آدمای نادون تو قانون
جدایی از عطرای مورد علاقم جدایی از تمام دوره ی تلاشم
جدایی از سفر های خوب و خاکستریم جداییم از الکل جداییم از سیگار
جدایی از جنگلا و رود آب تمیز جدایی از این همه شب که کنار همیم
آرزوی من دیدن رنگ سفید صلح بود زمانی که روز و شبامون توی ظلم سوخت
آرزو داشتم بعد مرگم زنده باشم و از اون بالا ها نگاه کنم به انعکاسم
خوابیدی بدون لالایی و قصه بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
خیلی از دوستام جلوی چشمای من مردن طعم زندگی رو توی احساس من کشتن
من ادامه دادم شیطان به من زل زد گفت بیا جلو بشه زندان من پر تر
گفت گناه مزه میده مثل طعم شیرینی اونو امتحان کن دنیا رو میگیری
اما تمام زندگیه من صرف این شد که جدا از اشتباهاتم باشم یه پــیــشــرو
هیچوقت مادر پدرم با هم نموندن ... هـیچ وقت خیلی از هم سفر های من تو راهم نموندن
بیخیالشون حتی اسمشون یادم نموندن یه تولد دیگست این زندگیه جدید
مثل شیر زمین درست مثل خودم درست مثل شما
اما تنها معلم بزرگ ذهن خداست من زنده موندم با این راز و زندگی کردم
و تمام زندگی میگرفت از تشنگی خندم هه هه هه
آرزوی من دیدن رنگ سفید صلح بود زمانی که روز و شبامون توی ظلم سوخت
آرزو داشتم بعد مرگم زنده باشم و از اون بالا ها نگاه کنم به انعکاسم
هدیه
امید داداشی تو میخواستی بدونی که من چرا نمیام خونه نه؟
تو میخواستی بدونی که رضا چرا پیش شما نیست؟
تو میخوای از من بدونی باشه....
**امید تو چیزی نمیدونی از گذشته من
چرا میخوای هر چی گذشته به من به تو بگم.
اگه امسال تونستم واسه تو کادو بگیرم
چون نمیخواستم یه کارگر پادو بمیرم
پس بذار از اول من همه چی رو واسه تو بگم
ولی به شرطه این که بعدش تو راضی بشی برم
هنوز یه ماهه نشده بودی بابامون رفت
ده سال پیش بود زمستونا تو برف
روزای سختی داشتیم با هزاران حرف
که پشت سر مامان بود یه سره باهام بود
یه صدا که میگه من گشنمه بابم کو؟
پس غصه ی گریه ی تو یکی از کارام بود
مامان تنهایی نمیتونست خرج ماها رو بده
پس رضا با این وضعیت مدرسه محاله بره
باید خرج خونمون و دو نفری میدادیم
ولی بیست هزار تومن نبود رقم زیادی
مامان از رو ناچاری ازدواج دوباره کرد
منم شما رو تنها گذاشتم با غبار غم
چون با پدر ناتنیم نمیتونستم کنار بیام
اون موقع می گفتم من این زندگی رو چرا میخوام
ولی حالا فهمیدم این سختی ها منو بار اورد
تنهایی با هر فصل زندگی حالم جا آورد
الان همه چی عوض شده بهترم میشه
پس ناراحت نشو چون هستی تو قلبم همیشه
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
هه من فقط الان میخوام بزنم داد
از رویای خودم بیام بیرون و برم به خواب
الان همه چی خوبه من تنها چیزی رو که میخوام
انتقام از کسایی که دارن از گذشته میان
من هیچی نبودم و الانم یه عوضی شدم
چون از خیلی سال پیش بودن یه مشت عوضی دورم
هیچوقت یادم نمیره ساعت هفت صبح جمعه
یکی گفت رضا باید از در خونم گم شه
عوضی تو الان زنگ میزنی به من
میگی رضا تبریک میگم گنده شدی سری بزن به ما
ببین فامیلای ما تو زمستون با ما نبودن
همشون پستن مثه بقیه بهم نگو نه
تو مث من نشو سراغ بقیه نرو ولی
هر چی میخوای به من بگو نبین یه غریبه منو
من اگه بالا سرت هم نباشم به فکر توام
نگو نیستی چون من فقط نیستم فکر خودم
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
از همتون بیزارم
سخته مگه نه؟اگه عکس منورپ تو آلبوم نداشت و
دست من و رد میکردن و شهرت نبض منو زد
واسه بیدار موندن خوندن از من
پس کوشن اصلاً اونایی که دور وبر من میچرخیدن؟
حالا وقتی منو میبینن هی پز میدن
رفیقای من به خاطرم می جنگیدن
همه رفتن و اومدن تا فهمیدن
منم کسی شدم و ترسیدم ترجیحاً
کنار گذاشتم نقاب گذاشتم
هزار بار پشتم شنیدم حرفایی که انگار با دشمن
دست دادم بدحالم از کارم
پشیمون و من ذاتاً بدشانسم
من مردم و آدماهم ذهنم و شستن و
اگه کسی رو نبینم عقدمو خوردم
نمیخوام اصلاً کنارتون باشم
من خستم از همتون بیزارم
اینو کتباً مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شماها نباشه عادت(2بار)
مادر من چرا داد سر من زد و گفت
پول میخوام و آخرشم جون کندم و دادم
آخر سر فهمیدم که پیشروئه آخر خط
کسی رضا رو نمیخواد پس خدایی نمیاد
که از بالا سر ببره بالاتر
اگه حالا من قدم برمیدارم من بدم
بدم چون بیمارم
حالم هیچ وقت سرجاش نیست و
ریخت و پاش ذهنم اونقد که پیشرو پاشه
خود زنی کنه ولی بگو آخه تا کی؟
من رضا رو میخوام ازیه جایی الهام به من میشه
که حرفامو اقرار کنم
انگار شدم تسلیم ابهام
اگه من دست خودم بود دیگه نمیخوندم
آخه عقده کنار منه نمیره اونور
نمیخوام اصلاً کنارتون باشم
من خستم از همتون بیزارم
اینو کتباً مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شماها نباشه عادت(2بار)
میخوام حرفامویکی درک کنه
مگه طرد شده از ذهنتم
که من شعر بگم و تو از دین من
سواستفاده کنی تو از قید من
همینه که تا شماها رو میبینم غیب میشم
من شعرام معنیش سنگینه
هر کی که شنیده نفهمیده حرف من چیه!
پس عکس منو تو چرا وقت تفریحه
من میگیری و میگی رضا شاخه ترجیحاً
نگیری بهتره تا وقتی تشخیصم
ندادی که هویت و حرفام که من چیم
بفهم که هفت روز هفته درگیرم
ولی شما به خاطر اسمم نزدیکم
هستین تا وقتی که فعلاً من اینم
از من بکشین بیرون چون زندگی دارم
بدون اگه حرفامو درک کنی خوشحالم
نمیخوام اصلاً کنارتون باشم
من خستم از همتون بیزارم
اینو کتباً مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شماها نباشه عادت(2بار)
جهنم ساکت
اینجا چی کار داری؟؟لعنتی اینجا چی میخوای؟
میبینی من چه شکلیم؟لعنتی اینجا جهنمه برو....برگرد.
اینجا بهاره ولی برگ درختا زردن
اینجا جهنمه ساکته نیا برگرد
زندگی با آدم نماها چشمامو تر کرد
جنایت و خونریزی داره ادامه هر شب
بیا اینجا هوا واسه نفس کشیدن هستش
اما اگه چشماتو باز کنی نمیشه بستش
بذار بگم جهنم ساکته اسم شهر من
روزا آرومه ولی شبا فکر مرگتن
کسی اینجا نمیادش به جنگ تن به تن
باید دنبال یه پناه بگردی دربه در
نمیشه که زندگی بکنی بی دردسر
توهم باید بجنگی با هوای سرد شب
همه آدم نما اَن و انسان نیستن
دست تقدیرنی انگار زیستن
پشت صداقت همه پنهان میشن
سوختم چه فایده التیام دیگر؟
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای توی جهنم باید من بگم(2بار)
آدما چه قدر بدن قلم برو جلو بنویس
تا چشمای تو هم مث چمای من بشه خیس
خاکستر این جهنم تا موهای منو سفید نکنه
اینجا میمونم به فرشته ها بگید اینو
یکی هنوزم زنده مونده تا که بخونه
بگین داد بزنن تا حتی خدا هم بدونه
من اینجا دنبال زندگی میگردم فقط همین
ولی تو بودی که زخمای دلم رو خط زدی
خدا میدونی من چرا شدم بیمار روانی؟
چون روح سفید دادی و بیدار سیاهی
خیلی بیشتر از اون چیزی رو که دارم میبازم
زندگی آیندمو مینالم و میسازم
قدرت قدم برداشتن به سمتت رو ندارم
خدا میخوام ببنیت چراحقش رو ندارم
اینجا همه دارن میمیرن تو خزون زندگی
خدا میخوام بهم بگی دیگه تمومه تشنگی
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای تو جهنم باید من بگم(2بار)
چرا وقتی چشمامو رو هم میذارم نمیتونم
یه لحظه آروم بمونم و اینو نمیدونم
که باید دوباره کابوس اینجا رو ببینم؟
واسه همینه میخوام دست خدا رو بگیرم
آخه هر چی بیشتر دشمن داشته باشم بیدارتر
نسبت به زندگی میشم که منو بیمار کرد
مگه میشه دورنگی ها را ندید و عشقی
که توی وجود همس نباشه پلید و مشکی
عقاید من عواطف خشن و دوستانس
حقایق منو حتی دشمنا گوش دادن
خدا فقط تو یکی موندی که جوابی ندادی
نکنه میخوای بهم بگی هوامو نداری
اتفاقاً اینو میدونم
که اینا رو میخونم
آره توقعم از تو خیلی زیاده میدونم
که جهنم این دنیا را با آدمای بدش
واسه ی همیشه بیا و تبدیل کن به بهشت
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای تو جهنم باید من بگم
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای تو جهنم باید من بگم
تکست آهنگ برو جلو پیشرو هیچکس
مه.... مه.. مهدیار
پسر این آهنگ شاخ میشه میدونی چی میگم؟....
صامت پسر صامته.... >>صامت
هیچ کس. پیشرو!!!!!!
-*-*-*-
پیشرو
این دفعه مثه دفعه های پیش نیست رپم
من به سرعت نور بازم پیش رفتم
آره بیشتر من کاره بیش از حد کردم که جهانی بشم بیش از قبل
پیش از من کسی نزد این ضربت به رپ
پدر نذاشت که من برم چه بد که غم نذاشت یکم راحت بشم
که من بگم گذشته هامو خط زدم
باشه یادت تا که صامت منو کنه مایه دارم
بگن خوبه پشت کارت افتخاره هر ساله
ابتکار دستامه قلمم نفس داره زبونمم رگ باره
کلمات جون داره یکی بیاد بشماره
قافیه هام کش داره بیدار میشه وجدانت
چون که صدام حس داره
حالا وقت اصلاحه همتون به اجباره
که نکنین چت باره ما تو کاره 6 ساله
--*---*-- هیچ کس:
برو جلو رضا (باشه) من پشتتم
هیچ کس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر
ماها تکمیل ایم نیست مهره کم
میرم جلو سووو (سروش) باشه من پشتتم
هیچ کس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر
ماها تکمیل ایم نیست مهره کم
-*-*-*-
پیشرو:
وقتی دستمه قلم کلماتو میشکنم
اونقدر تیز کلماتم که کرا هم میشنون
مثه مار تکتک دشمنامو نیش زدم
از اونایی هم که پیچیدن به بازی هم میگذرم
طرفدارام پشت سرم از گذشته بیشترن
مگه میشه رضا پیشرو باشم و پیش نرم؟
حالا اگه فکر میکنی خیلی به ما نزدیکی
مثه بچه آدم میای جلو به ما دست میدی
قرار دادشو مینویسیم و رپ و درس میدیم
اگه گنده نشدی ازم پول رو پس بگیر
کلید جهانی شدن تو دستای منو و توئه
عوض میشه همه چی چون پایان شب روزه مائه
من این روز میسازم با تمام هم و غمم
رپه فارسو رو میارم حتی اگه منو زدن
حکومت صوتی راه میندازم توی کشورم
تا که بیشتر مردم دنیا وایسن پشت سرم
هیچ کس:
برو جلو رضا (باشه) من پشتتم
هیچ کس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر
ماها تکمیل ایم نیست مهره کم
میرم جلو سووو (سروش) باشه من پشتتم
هیچ کس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر
ماها تکمیل ایم نیست مهره کم
پیشرو:
من واسه ی ایرانی ها مایه ی افتخارم
شهرتت جهانی میشه؟ آره احتمالا
رپ تو ایران یه بازی مثه قاچاقه
پولی که ازش بما میرسه باحاله
میکروفون دست منه به کسی نمیدمش
رضا جلو راه میره یه لشگرم پشت سرش
یه مشعل هم روشنه دست هر سر بازم
بلاخره حقمه که این پشت سر باشم
یه عقاب نمام که درحال پروازم
شهرت و پول و مقام اینارو من دارم
با رپ دست دادم با خودش خاک میشم
قدرت دارم پس همه میان پیشم
اگه چپ بشم با هرکی نابود میشه
باهام چپ نشو چون که آبروت میره
من پولدار میشم با رپ فارسی
تا تو خیابون راه برم با 10 تا ماشین
هیچ کس:
برو جلو رضا (باشه) من پشتتم
هیچ کس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر
ماها تکمیل ایم نیست مهره کم
میرم جلو سووو (سروش) باشه من پشتتم
هیچ کس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر
ماها تکمیل ایم نیست مهره کم(4بار)
-*-*-*-
صامت...صامت..صامت صامت صامت .. هیچ کس وپیشرو
پد ر(FT.TATALOO)
پیشرو:
بابا از وقتی که تیغ گذاشتی زیر گلوی مامان
اینو فهمیدم که خیلی زود باید وایسم روی پاهام
چیز دیگه ای ندیدم ولی شنیدم با گوشام
چون قفل در اتاق نیمذاشت ببینه چشام
بابا یادته اون روز از مدرسه رسیدم خونه
گفتی پسرم دیگه بابا پیشتون نمیمونه
بابا من فقط 9 سالم بود با چشمای خیس
تو با این کارت گفتی که اون بالا خدایی نیس
خدایی که اون بالا نشسته همیشه گفته داورم
من شکنجه شدم حتی توی شکم مادرم
این درست بود مامان با یه هیولا زندگی کنه؟
این هیولا قول داده بود آدما رو نمیخوره
دستای من همیشه یه کلبه برفی رو میساخت
که حتی آینۀ آسمون تصویرم رو میباخت
منو سایه ها تو خیابون همراهیم میکردن
شلاق سر جاده منو تو تنهایی میزد
تتلو:
چرا من از بین این همه آدم
اسیر تنهایی جادم
میخوام بمیرم اما نمیشه
روی پام وایسادم(2بار)
پیشرو:
صدای ناله خیابونا از ردپای من
شنیده میشن من میترسم از سایه های شب
آخه تا کی پیاده پایان خط جاده
کجاست؟چرا من میشکنم با یه حرف ساده
روشنایی فردا یا تولد غم ها
روردرویی با بقا یا شایدم به فنا
اینه آینده همیشه نورانی من
که همیشه خورده به هوای طوفانی شب
تسلیم باد و ناله های شب و خیابونم
تقصیر منه که اسیر تب و بیابونم
خدایا تمام شبای منو بگیر ازم
چون که دیگه تاریکی رو به جونم نمیخرم
من میخوام آزاد زندگی کنم با زخم تنم
حتی اگه واسه آزادی آبروم و ببرم
الان فقط از گذشته کوله باری یادگار
برام مونده از یه عدد خیلی مونده تا هزار
تتلو:
چرا من از بین این همه آدم
اسیر تنهایی جادم
میخوام بمیرم اما نمیشه
روی پام وایسادم(2بار)
پیشرو:
بابا بابا من گریه نکرد بابابابا
بابا من گریه نکردم سر قبرتو چون
گفتی واسه مرگ آدما شادی بکن بهم
من هیچی نبوده ام جز یه آدم تن لش
فکر نکن لحظات بدون تو به خوبی گذشت
هوای همون مدت کوتاه که بودیم با هم
بزنه به سرم جلوی قاب رو دیوارم
بابا بلند شو بهم بگو که هنوز بیدارم
چون که بازم واسه ی تو حرف گفتنی دارم
مادر بدش میومد از پدر ناتنی من
واسه همین 5 سال قیدم رو به راحتی زد
مامان حالا پشیمون شدی از کار بدت
بدون آغوش گرمه تو همیشه مال منه
من نمیتونم بگذرم از خانوادم اینو بدون
گفته بودم رضا شادی ها را میده به تو نشون
تا وقتی من زندم نمیذارم یه تار موی تو
از عذاب سفید شه چون همیشه میدی بوی گل
تکست آهنگ سنت شکن
اینترو (پیشرو):مسلط... مثله همیشه ....آماده برای حرف زدن... با هرکی
Vers1:
رضا پیشرو:
دارم کنار جزیره روی آب شنا میکنم / و از شیطان وجودم میشنوم صدایی بلند
خوشحالم اما مصادف با خشم الهی شدم / انگار تیری نمونده و اثیر خشابی پرم
آره من همونم که قرض دادم به بازی تفنگ / ولیکن اثیر سرنوشت اضافی شدم
و دارم تو فضا نزدیک میشم به پاییز و مرگ / که تا ابد تنها بمونم یه جای تاریک و تنگ
من تو اتاقم تنهام با نور مهتابی / چونکه خیلی وقته گذشته روز برف بازی
و کاش باز برمیگشت حس خوب تنهایی / من و خیابونا با یه سفور شهرداری
حمالی من گذشت حدود ده سالی / مشکلاتم کوه بود چون نگاه کردم از پایین
نفتالین شده بودم لای لباس مردم / و رفیقام نبودن حتی قد تعداد انگشت
من یه فراری بودم منو تو کوره نندازین / با روح من بکش رو دل کوه یه نقاشی
که هر مسافری اونو ببینه توی جاده / و گیر نکنه توی مسیر دور و ساکت
تا نشه اثرش یه غول خالش / و خونشو عطراگین کنه با بوی کاه گل
منم میشم اسیر جادوی جاده / وقتی تا آخر راه باهام آذوقه باشه
Vers2:
ساتراپ:
تو اگه پادشاهی منتظر کودتا باش / چونکه باید بخوری از خدا تو چوب کارات
چون روزگارها گذشت و بوده بارها / سنگینیش رو من از توی کوچه بازار
بوی بارونو حس نکردم از روی آسفالت / چون مشاممو پر کردن از بوی آشغال
اما من میخوام بپرم از روی سال ها / چون اینجا فرقی نداره بود و نبوده ساتراپ
من همه ی خواب های خوبمو نصفه کاره دیدم / اما با این حال از زندگی استعفا نمیدم
چون تو فردام و تموم شده قصه های دیشب / و همه فکرم بالا رفتن از پله های دیگست
آخه من میخوام بخندم به همه ی گذشتم / چون شوق آرزوهام رفت به یه مثلث
فکر میکردم بزرگ باشه قلب یه هنرمند / ولی دیدم نوک یه تپه ی بلندم
اما دنیا همونی که میخواستم نبود / مست شدمو هنوز بیداره عنکبوت
اگه صاد جلو مشکلاتی ساده تر نبود / چون روحش چند باره میخوابه در درون
Vers 3
علی اوج ( کینگ ):
بغض ته گلومه / میخوام خالی کنم خودمو میگن فرصت تمومه
پشت سر تمومه هم سنای خودم / وایسادمو فقط غرق سایه شدم
یه صدای بلند میگفت فرزند طلاق / که تو جا من بودی مینداختی گردنت طناب
تا خفه کنی خودتو من معطل زمان بودم / تا که جلو بره اکثر شبا
با مصرف مواد تو خلوت تمام / که از مغزم دو کلام فلسفه درآد
من با صدای گریه ی مامان لالا / میکردم ولی الان بالام ناسا باهام داداش
میخونه تو سنت شکن / تا من مثل همیشه به شما جرات بدم
من جز معرفت چیزی واسه ی دور و وریام نذاشتم ولی خوب خوردم پسر
Chrous (2bar)
پیشرو:
من سنت شکن بودم از وقتی با دنیا دست دادم
به خاطر همینم هست که من یک